سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 186
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 243745
کل یادداشتها ها : 153
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 متاسفانه با خبر شدیم که یکی از دوستان هم دوره ای مان در یکی از انوبان های اطراف تهران دچار سانحه شدیدی گشتند.

  

خوشبختانه در این سانحه خسارت جانی در بر نداشت

برای عاقبت بخیری و موفقیت هم دوره ای مان در رانندگی های بعدی دعا بفرمائید


  

گنجشک به خدا گفت:لانه کو چکی داشتم آرامگاه خستگیم،سر پناه بی کسیم بود،طوفان تو آن را از من گرفت!

کجای دنیای تو را گرفته بودم؟

خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود،تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند .

آنگاه تو از کمین مار پر گشودی !!!

چه بسیار باد ها که از تو به واسطه محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخاستی.


  

فقط شبیه خودت هستی

نه مثل  ساره ای و  مریم  ،  نه مثل آسیه و حوا
فقط شبیه خودت هستی فقط شبیه خودت زهرا

اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه   تطهیری،    شبیه  سوره   «اعطینا»

شناسنامه تو صبح است، پدر، تبسم و مادر، نور
سلام ما به تو ای باران ، درود  ما  به تو ای دریا


کبود   شعله ور   آبی!   سپید  طلعت  مهتابی
به خون نشستن تو امروز،به گل نشستن تو فردا

مگر که آب وضوی تو ، ز چشمه سار فدک باشد
وگرنه  راه  نخواهی برد،  به  کربلا  و  عاشورا

علیرضا قزوه

(اصل شعر را آقای باقری زحمت کشیدند ولی به دلیل عدم هماهنگی فونت های به کار رفته
 ایشان، حقیر دوباره آن را باز نویسی کردم.« با تشکر ویژه از آقای باقری» )


  

               

 

 بر حاشیه برگ شقایق بنویسید .... گل تاب فشاردر ودیوار ندارد
 به مناسبت فرا رسیدن فاطمیه اول سعی داریم کمی شما را با نوع نگاه حضرت فاطمه زهرا آشنا کنیم . خطبه ی فدکیه یکی از محکم ترین و در عین حال زیبا ترین فرمایشات آن حضرت است که به نظر من خواندن آن برای یک بار بر هر انسانی که نام شیعه بر خود نهاده لازم می باشد . و اما خطبه فدکیه که شما می توانید قسمت اول آن را در ادامه مطلب بخوانید .
ادامه مطلب...

  

بهشت و جهنم

یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست
دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"
خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز
کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود
داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب
افتاد!


افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به
نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند
داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از
آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود
را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر
بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو
ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو
جهنم را دیدی!"

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل
اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب
انداخت!
افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی
به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی
گفت: "نمی فهمم!"

خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟
اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع
کار تنها به خودشان فکر می کنند!"
  

میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارکباد.

             

حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.

                                                                                                 ادامه مطلب...

  

سلام

طبق آخرین اخبار رسیده مطلع شدیم که شورای محترم دوره 6 که نمیدونیم در حال حاظر چه کسانی هستند ،زحمت کشیدن و در سال نوآوری و شکوفایی با خلاقیت زیاد برنامه فوتبال را برگزار می کنند!!!

زمان :پنجشنبه 29/1/87-ساعت 17

مکان:دبیرستان شهدای موتلفه

منتظر نظرات شما هستیم


  
در جناب آقای محمدی دبیر شیمی پیش دانشگاهی به رحمت خدا رفتند.این مصبیت را به ایشان و خانوده محترم تسلیت عرض می نماییم و به اطلاع دوستان می رساند که مجلس هفتم آن مرحوم در تاریخ سه شنبه 87/1/20از ساعت 16/30الی 18/30 در مسجد قدس واقع در خیابان بخارایی ضلع شمالی ترمینال جنوب برگزار می گردد.
  

                                 

                                                         ((سلام بر رفقای عزیز!

احوال دوستان خوبه انشاالله؟ خواستم به رفقا خبر داده باشم که ما به جامعه ی متاهلین پیوستیم.

انشا الله شما هم به زودی ما رو خوشحال کنید.))

متن بالا پیامکی بود که دیشب آقا رضا شاهرخی برای ما ارسال کردند.از طرف همه دوستان یه ایشون تبریک می گیم.

 


  

با خبر شدیم پدر آقای قاسمی از هم دوره ای های دوران دبیرستان به رحمت خدا رفتند.

این مصیبت را خدمت ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می نمائیم.

مجلس ختم مرحوم روز شنبه 17/1/87  از ساعت 30/7 -6  در مسجد فخر آباد برگزار می گردد.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ