سلام یه عذرخاهی بابت دیر به روز کردنم بهتون بده کارم که جبران می کنم.
روز عید غدیر بود که یکی از بچه ها بهمsms زد که امروز می خاهیم بریم خونه دکتر یه سری بهش بزنیم می یایی؟من هم گفتم :باشه میام، گفت: پس ساعت چهار میدون شهدا روبروی سینما بهمن باش. منم خودمو ساعت چهار رسوندم میدون شهدا ولی هرچی دنبال سینما بهمن گشتم دیدم اصلا میدون شهدا که سینما بهمن نداره که یه دفه دیدم چندتا از بچه ها وسط میدون وایسادن رفتم پیششون و معلوم شد که آقا م. . .اشتباه آدرس داده بوده خلاصه چند دقیقه وایسادیم تا بقیه هم به ما ملحق شدن .گفتیم زشته دست خالی بریم یکی گفت شیرینی بخریم که دیدیم خیلی شولوغه خلاصه هیچی نخریدیم تا رسیدیم سره کوچه دکتراینا گفتیم چی بخریم،که بالاخره یه چیزی خریدیم،آقا ر...گفت اون کدو هرو من میخام برا دکتر هدیه ببرمو رفت خرید،یکی هم رفت ماژیک خرید و آقا ر...هم اون دسته گل بالا رو ساخت تا اینکه رسیدیم خونه دکتر.بعد از مدتی که نشسته بودیم بچه دکتر خمیرهاشو اوورد تا براش یه چیزی بسازیم،چندتا از بچه ها پس از تقسیم کار مشغول ساختن شدن
تا اینکه اون چیزی که در زیر میبینید ساخته شد
بعد از اتمام پروژه تصمیم گرفتیم که پاشیم بریم.دکتر بهمون عیدی دادو ماهم خداحافظی کردیمو رفتیم.