نمی دونم...!
ماشاالله شماهام که غیرتی...!
من جدی نمی دونم...! تو یه بلاگ که همه ی بچه های یه دوره قراره بخوننش چی باید بنویسم...! گفتم بنویسم...! باز دوباره یکی نزنگه که داداش چرا از طرفه همه سوال پرسیدی ها...!
می دونید...ما ایرانی ها تا جایی که من دیدم، یه عادت عجیب داریم ؛ اونم اینکه ؛ وقتی قراره با هم صحبت کنیم، دقیق موضوعاتی رو انتخاب می کنیم که سرش هیچ تفاهمی نداریم...مثلا مسائل سیاسی ، مذهبی....چه می دونم ...استقلال و پرسپولیس.....!
حالا عیب نداره بکنید....ولی می دونید چی میشه اینجوری؟
چون ما ملت خیلی فهیمی هستیم گاهی یادمون میره که رفاقتامون مهم تره تا کی و کی یا چی و چی...اون وقت ..همه از دست هم دلخور میشن که آره....!
مثلا این ممد ثقفی! خداییش با اعتقاداتی که داره ؛ باید منو صد باره میکشته تا حالا، ولی ....!
یا این مهدی خرم ! من نمی دونم چرا الان زندس! یعنی خوب، خداییش دلم نیومد...! گفتم جوونه آرزو داره...!
یا خود این شاهوردی ! ....تو خونشون چاه اینترنت پیدا شده..! داره تک خوری می کنه...!
من خودم...سعی می کنم وقتی تو جمع دوستام هستم خیلی حرف جدی نزنم....! مگر اینکه مثل همین پست به همشون ربط داشته باشه....! دعوا ها و بحث و جدل ها میمونه باسه اوقاتی که باهم تنهاییم یا یه جمعی که...!
درسته که کار نیکو کردن از پر کردن است...! ولی خوب...!
حالا تا من عصبانی نشدم ...برید کامنت بذارید...!
ددد ...برو دیگه...وایساده داره منو نیگا می کنه...!