واگویه ای از هادی حسنی به محضر حضرت معصومه (سلام الله علیها)
پس از مهاجرت از شهر قم
اسم من چیست؟ خدایا چه کنم یادم نیست!!
امشب آماده شدم تا چه کنم؟ یادم نیست
من که همسایه نزدیک شقایق بودم
پا شدم آمدم اینجا چه کنم؟ یادم نیست
من چرا از تو بریدم و چرا برگشتم؟
و بنا شد که دلم را چه کنم؟ یادم نیست!
من نشانی دل دربدرم را بانو
از تو پرسیده ام اما چه کنم یادم نیست!
این نوشته غزل کیست که من می خوانم؟
اسم اوچیست خدایا چه کنم یادم نیست!!